سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  قدیر
هرکس دانش اندوزد و به آن عمل نکند، خداوند روز قیامت وی را نابینا برانگیزد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ خطاب به ابن مسعود ـ]
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
76493
بازدیدهای امروز وبلاگ
7
بازدیدهای دیروز وبلاگ
2
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
قدیر
سجاد رحیمی
مطالب و عکس های عرفانی و مذهبی
لوگوی وبلاگ
قدیر
بایگانی
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین
اردیبهشت
خرداد87
بهار 1387
اوقات شرعی
لوگوی دوستان



اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   سجاد رحیمی  

عنوان متن سوال از سلام چهارشنبه 86 دی 19  ساعت 3:1 عصر

سوال از سلام:
مسیحیان مسیح را پسر خدا می‌دانند آیا می‌شود این مقوله را تشبیه کرد به خون خدا دانستن امام حسین ـ علیه السلام ـ (زیارت وارث می‌گوید یا ثار الله و ابن ثاره) دین اسلام چه جوابی می‌دهد ؟



 

پاسخ:

قبل از پرداختن به پاسخ سؤال فوق ابتدا باید معلوم گردد که منظور مسیحیان از فرزند خدا بودن حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ چیست؟ و در ثانی این که در زیارت وارث امام حسین ـ علیه السلام ـ را با عبارت «ثارالله» توصیف کرده به چه معناست و در نهایت آیا این دو مطلب شباهتی به هم دیگر دارند و می‌توان هر دو را موجب شرک، تشبیه، تجسیم و... دانست یا نه؟

 

ادامه مطلب...

  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سجاد رحیمی  

عنوان متن عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث 2 دوشنبه 86 دی 17  ساعت 7:26 عصر

دسته پنجم: عقوبت ترک زیارت آن بزرگوار

«عن محمد بن مسلم عن ابى جعفر علیه السلام قال: من لم یات قبر الحسین علیه السلام من شیعتنا کان منتقص الایمان، منتقص الدین و ان دخل الجنة کان دون المؤمنین فى الجنة‏» (20) محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام روایت کرده است: از شیعیان ما هر کس قبر حسین علیه السلام را زیارت نکند، ایمانش ناقص و دینش ناقص است و اگر اهل بهشت باشد مقامى پایین‏تر از دیگر مؤمنان خواهد داشت.
عن سیف بن عمیرة عن رجل عن ابى عبدالله قال: «من لم یات قبر الحسین علیه السلام و هو یزعم انه لنا شیعة حتى یموت فلیس هو لنا بشیعة.» (21) سیف بن عمیره از شخصى روایت مى‏کند که امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که تا آخر عمر به زیارت حسین علیه السلام نرود و تصور کند شیعه ما است، چنین شخصى شیعه ما نیست.
 
  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سجاد رحیمی  

عنوان متن عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث 1 دوشنبه 86 دی 17  ساعت 7:24 عصر

شروع ماه محرم رو به همه تسلیت میگم .

امیدوارم که بتونیم پیروان خوبی برای امام حسین(ع ) باشیم .

 این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است!

 

عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث

امامان شیعه علیهم السلام براى اینکه نهضت‏خونین کربلا و محرم و عاشورا براى همیشه زنده و جاوید بماند، سعى و تلاش فراوانى نمودند و دراین راستا از پنج‏شیوه استفاده کردند:
 
  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سجاد رحیمی  

عنوان متن مردم کوفه عامل اصلی حرکت امام حسین نبوده اند سه شنبه 86 دی 11  ساعت 11:51 صبح

شهید مطهری: مردم کوفه عامل اصلی حرکت امام حسین نبوده اند / رهبر کسی است که مردم را به دنبال خودش حرکت می‏دهد


شهید مطهری: شاید در بعضی کتابها خوانده باشید مخصوصا در این کتابهای به اصطلاح تاریخی که به دست بچه‏های مدرسه می‏دهند. می‏نویسند که در سال شصتم هجرت، معاویه مرد، بعد مردم کوفه از امام‏ حسین دعوت کردند که آن حضرت را به خلافت انتخاب کنند. امام حسین به‏ کوفه آمد، مردم کوفه غداری و بی‏وفایی کردند، ایشان را یاری نکردند، امام حسین کشته شد!
انسان وقتی این تاریخها را می‏خواند فکر می‏کند امام‏ حسین مردی بود که در خانه خودش راحت نشسته بود ، کاری به کار کسی‏ نداشت و درباره هیچ موضوعی هم فکر نمی‏کرد ، تنها چیزی که امام را از جا حرکت داد ، دعوت مردم کوفه بود ! در صورتی که امام حسین در آخر ماه‏ رجب که اوایل حکومت یزید بود ، برای امتناع از بیعت از مدینه خارج‏ می‏شود و چون مکه ، حرم امن الهی است و در آنجا امنیت بیشتری وجود دارد و مردم مسلمان وحی را داشت . حضرت فردای آنروز از مدینه بیرون آمد و از همان شاهراه‏ نه از بی راهه به طرف مکه رفت . بعضی از همراهان عرض کردند : یا بن‏ رسول الله ! لو تنکبت الطریق الا عظم بهتر است شما از شاهراه نروید ، ممکن است مامورین حکومت ، شما را برگردانند ، مزاحمت ایجاد کنند ، زد و خوردی صورت گیرد . ( یک روح شجاع ) ، یک روح قوی هرگز حاضر نیست‏ چنین کاری کند . ) فرمود : من دوست ندارم شکل یک آدم یاغی و فراری را به خود بگیرم ، از همین شاهراه می‏روم ، هر چه خدا بخواهد همان خواهد شد .
...
ادامه مطلب...

  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سجاد رحیمی  

عنوان متن عیسی مسیح(ع) فرمانده لشکر مهدی صاحب الزمان(عج) سه شنبه 86 دی 11  ساعت 11:46 صبح

عیسی مسیح(ع)
فرمانده لشکر مهدی صاحب الزمان(عج)
 

سربازان حضرت مهدی(عج) از ملیت های گوناگونی تشکیل شده اند و حضرت مسیح (ع) فرماندهی آنها را به عهده دارد.
به گزارش رسیده: پیامبر(ص)و ائمه اطهار(ع) روایات فراوانی درباره خصوصیات جنگ ها و لشگرکشی های آخرالزمان نقل فرموده اند و در آن نام بسیاری از بزرگان و نیکان روزگار که در رکاب حضرت ولی عصر(عج) شمشیر می زنند برده شده است.
به هنگام قیام، با شیوه خاصی فراخوانی می شوند. افرادی که از پیش برای فرماندهی تعیین شده اند، هدایت لشکریان و عملیات جنگی را به عهده می گیرند.
سپاهیانی که با شرایط خاصی در ارتش مهدی(عج) پذیرفته می شوند، دارای ویژگی های مخصوص به خود هستند. تعدادی در کادر اولیه وجود دارند و گروهی به ارتش حضرت می پیوندند و از گروهی به عنوان گارد حفاظت نام برده شده است.
در روایات نام افرادی را می بینیم که یا عملیات نظامی خاصی و یا فرماندهی تعدادی از لشکریان به آنان سپرده شده است. امیر مومنان(ع) در خطبه ای می فرماید: آن گاه مهدی(عج) حضرت عیسی را به جانشینی خود، در عملیات تهاجمی علیه دجال برمی گزیند. عیسی(ع) برای یافتن و سرکوبی دجال حرکت می کند.
دجال که همه جهان را در سلطه خود دارد و کشاورزان و نسل بشری را نابود کرده است، مردم را به خویش می خواند و هر کس که او را بپذیرد، مورد لطف قرار می گیرد و اگر خودداری ورزد، او را می کشد. سراسر جهان، جز مکه، مدینه و بیت المقدس را در هم نوردیده است و همه فرزندان نامشروع از شرق و غرب جهان پیرامونش گرد آمده اند.
دجال به سوی حجاز حرکت می کند و عیسی(ع) در گردنه "هرشا" به او می رسد و فریادی هولناک بر او می کشد و ضربه ای سخت بر او فرود می آورد و او را در شعله های آتش ذوب می کند؛ آن سان که سرب در آتش ذوب می شود.
فرود آوردن ضربه ای که ذوب شدن دجال را در پی دارد، شاید در اثر به کار گیری مدرن ترین سلاح های آن روز باشد و ممکن است حکایت از اعجاز حضرت مسیح کند.
در ویژگی حضرت عیسی(ع) آمده است: او چنان ابهتی دارد که چون دشمن او را می بیند، به یاد مرگ می افتد، چنان که گویی عیسی قصد جانش را کرده است.

----------------------------
پی نوشت
1-الشیعة و الرجعة، ج1،ص167.
2-ابن حمّاد، فتن،ص161.
3-نشانه هایی از دولت موعود، نجم الدین طبسی


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سجاد رحیمی  

عنوان متن چگونه یک حدیث، اینشتن را شگفت‌زده کرد؟ سه شنبه 86 دی 11  ساعت 11:40 صبح

چگونه یک حدیث، اینشتن را شگفت‌زده کرد؟

«آلبرت اینشتین» فیزیکدان بزرگ معاصر، در آخرین رساله‌ علمی خود با عنوان "دی ارکلارونگ Die Erklarung – به معنای بیانیه" که در سال 1954 در آمریکا و به زبان آلمانی نوشت، اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح داده و آن را کامل‌ترین ومعقول‌ترین دین دانسته است.
این رساله در حقیقت همان نامه‌نگاری محرمانه اینشتین با مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی است.
اینشتین در این رساله "نظریه نسبیت" خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از کتاب‌های شریف نهج البلاغه و بحارالانوار تطبیق داده و نوشته است که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی‌شود وتنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده "نسبیت" را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان آن را نفهمیده‌اند.
یکی از این حدیث‌ها حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می‌کند که: «هنگام برخاستن از زمین، لباس یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی می‌خورد و آن ظرف واژگون می‌شود. اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز می‌گردند مشاهده می‌کنند که پس از گذشت این همه زمان، هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است». اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه "نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می‌نویسد. اینشتین همچنین در این رساله "معاد جسمانی" را از راه فیزیکی اثبات می‌کند. او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" می‌داند:

E = M.C2 >> M = E :C2

یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره می‌تواند عینا" به تبدیل به ماده و زنده شود.
اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ"بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ"حسابی عزیز" یاد کرده است.
اصل نسخه این رساله اکنون به لحاظ مسایل امنیتی به صندوق امانات سری لندن (بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی) سپرده شده و نگهداری می‌شود.
این رساله را پروفسورابراهیم مهدوی (مقیم لندن) ، با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل‌سازی "بنز" و به بهای 3000000دلار از یک عتیقه‌فروش یهودی خریداری کرد.
دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط‌ شناسی رایانه‌ای چک شده و تأیید گشته است.


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سجاد رحیمی  

عنوان متن پرسش از سلام سه شنبه 86 دی 11  ساعت 11:37 صبح

سوال:
تفاوت نقل قرآن با انجیل، در رابطه با معجزات مسیح(ع) چیست؟ لطفاً توضیح دهید.
 



 

پاسخ:

خدای متعال تمام انبیاء خودش را مجهز با معجزه برای هدایت بشر فرستاد. و از جمله انبیاء حضرت عیسی ـ علیه‎ السلام ـ که قرآن کریم نسبت به آن حضرت جمله ای خاصی را بکار برده است که نسبت به هیچ پیامبر دیگری آن جمله را بکار نبرده است و فرموده است: «ما به عیسی بن مریم بینات دادیم و او را به روح القدس مؤیّد گردانیدیم.» در حالیکه اعطأ بیّنه و تأئید به روح القدس شامل همه انبیاء می شود و لکن اسم هیچ پیامبری در این رابطه بصورت خاص ذکر نشده است. بعد از بیان این مقدمه می توانیم تفاوت های نقل قرآن با انجیل درباره معجزه حضرت عیسی ـ علیه‎ السلام ـ را به صورت زیر طرح نمائیم: 1. اولین اختلاف قرآن با اناجیل در اصل کیفیت حامله شدن حضرت مریم ـ علیه‎ السلام ـ و نحوه تولد حضرت عیسی ـ علیه‎ السلام ـ است. قرآن این حادثه را به عنوان معجزه و آیت بزرگ خدا بیان می کند و می فرماید: «ما مریم و پسر او را نشانه بزرگی برای جهانیان قرار دادیم.» و لذا وقتی که فرشته الهی به حضرت مریم می گوید من فرستاده پروردگار توام تا پسر پاکی به تو ببخشم حضرت مریم ـ سلام الله علیها ـ با تعجب می گوید: «چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد؟ در حالیکه تاکنون انسانی با من (از راه حلال) تماس نداشته و زن آلوده ای هم نبوده ام.» این تعجب حضرت مریم گواه روشن بر اینست که هم حاملگی حضرت مریم و هم تولد حضرت مسیح ـ علیه‎ السلام ـ به صورت معجزه محقق شده است و حضرت مریم بدون اینکه مدت طبیعی حاملگی را طی کند حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ را به دنیا آورده است و الا تعجب حضرت مریم بی مورد خواهد بود چون ممکن بود او بعد از ازدواج در آینده و بعد از گذشت زمان بصورت عادی صاحب فرزند می شد. اما بنابر نقل اناجیل ولو حضور فرشته در نزد حضرت مریم (س) و بشارت به فرزنددار شدن او توسط این فرشته موافق با قرآن بوده لکن در بقیه قصه کاملاً مخالف با قرآن است. مثلاً در اناجیل گفته شده است که قبل از اینکه فرستاده خداوند به حضرت مریم بشارت فرزند را بدهد او در عقد مردی بنام یوسف بوده است. و نیز از حاملگی حضرت مریم س هم یوسف و هم اطرافیان او اطلاع داشته و بعد از گذشت زمان طبیعی حاملگی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ متولد گردیده است. پس بنابر نقل اناجیل هیچ شائبه ای از معجزه بودن در تولد حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ وجود ندارد. 2. نکته دیگری که در قرآن به عنوان معجزه مطرح است سخن گفتن حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ در بدو تولد با مردم می باشد. و نیز ریختن خرمای تازه به ثمر رسیده از شاخه های درخت خشک خرما در هنگام تولد حضرت مسیح ـ علیه‎ السلام ـ بر حضرت مریم ـ سلام الله علیها ـ از معجزات دیگری به شمار می آید. خصوصاً آنجا که حضرت عیسی ـ علیه‎ السلام ـ هم در مقام دفاع از مادرش و هم در مقام ادعای نبوت می فرماید: «من بنده خدا هستم و به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است کاملاً دارای شرایط اعجاز می باشد. و در اناجیل هیچ اشاره ای به این موارد نشده است. 3. تفاوت دیگری که در بین قرآن و اناجیل در نقل معجزات حضرت مسیح ـ علیه‎ السلام ـ وجود دارد در نحوه بیان و تعداد موارد آن می باشد. قرآن کریم ادلّه اکثر معجزات حضرت مسیح ـ علیه‎ السلام ـ را به صورت کلی بیان نموده و به جزئیات آن اشاره ای نکرده است. و ثانیاً اکثر این موارد با مواردی که در اناجیل نقل شده اند اختلاف دارند. قرآن کریم درباره معجزات حضرت عیسی ـ علیه‎ السلام ـ می فرماید: «من از جانب پروردگارتان برای شما معجزه آورده ام من از گل برای شما چیزی به شکل پرنده می سازم آنگاه در آن می دمم پس به اذن خداوند پرنده ای می شود و به اذن خدا نابینای مادرزادو پیس را بهبود می بخشم و مردگان را زنده می گردانم و شما را از آنچه می خورید و در خانه های تان ذخیره می کنید خبر می دهم.». قرآن کریم خبری از وقوع معجزات حضرت عیسی ـ علیه‎ السلام ـ به صورت جزئی نداده است و فقط در یک مورد چنین می فرماید: «عیسی پسر مریم گفت: بار الها پروردگارا از آسمان خوانی بر ما فرو فرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه ای از جانب تو. و ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی. خداوند فرمود من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد. و هر کس از شما پس از آن انکار ورزد وی را عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را (آن چنان) عذاب نکرده باشم. لکن در اناجیل اولاً معجزات حضرت مسیح ـ علیه‎ السلام ـ به صورت جزئی و موردی نقل شده است و ثانیاً اکثر معجزات به شفای مریضان و معلولان مختلف تعلق گرفته و در قسمت های متعددی داستان های عجیبی از معجزات حضرت مسیح نقل شده است. در انجیل متی فصل 8، آیات 2 و 3، 13، 14، 25، 26، 28، 34 و فصل 9، آیات22، ‌23، 28، 29 و فصل 12 آیات 24 و 25


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سجاد رحیمی  

عنوان متن سربازی من شنبه 86 دی 8  ساعت 8:42 صبح

مادرم ذهن مرا میزد ورق

شیر میدادم به عشق شیر حق

دفتر مشقم ز برگ یاس بود

آب بابایم همان عباس بود

گفتم از چه عشق شآن و رتبت است

گویا اکنون زمان خدمت است

ثبت نام کوی جانبازی شدم

بعد از آن راهی سربازی شدم
نام من سرباز کوی عترت است

دوره آموزشی ام هیئت است

پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار

سر درش عکس علی با ذوالفقار
ارتش حیــدر محــل خدمتم

بهر جانبازی پی هر فرصتم
نقش سردوشی من یا فاطمه است

قمقمه ام پر ز آب علقمه است

رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است

زینب آن را دوخته پس مشکی است
اسـم رمز حمله ام یاس و علــی

افسر مافوقم عباس علی(ع)

یا رقیه بهترین اسم شب است

هم دعای صبح گه یا زینب است

مدت سربازیم تا محشر است

گویا تمدید گردد بهتر است

گرچه من سرباز هیچ و ساده ام

سر خوشم مهدی بود فرمانده ام

گرچه شد فرمانده ام غایب ولی

دلخوشم بر نائبش سید علی


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سجاد رحیمی  

عنوان متن مولا علی ( ع ) چهارشنبه 86 دی 5  ساعت 8:47 عصر

سوال:

شما می گویید که علی(ع) بعد از پیامبر(ص) امام بر حق بوده است، پس چرا در مدتی که پیامبر(ص) بیمار بود حتی در یک نماز علی (ع) پیش نماز مردم نشد؟! زیرا امامت صغری دلیلی برای امامت کبری است.
 


 

پاسخ:

قبل از پرداختن به جواب سؤال، تذکر چند نکته ضروری است:

? مفهوم امامت:
امامت در لغت به معنای پیشوایی و رهبری است و هر کسی که متصدی رهبری گروهی شود «امام» نامیده می شود خواه در راه حق باشد یا در راه باطل[1]
اما در اصطلاح علم کلام، امامت عبارت است از: «ریاست همگانی و فراگیر بر جامعه ی اسلامی در همه ی امور دینی و دنیوی »[2] یعنی امامت مثل نبوت است و وظائف صاحب این منصب، ادامه ی وظایف پیامبر(ص) است و فقط فرق آن در این است که در نبوت، دریافت و ابلاغ وحی مطرح است ولی در امامت چنین چیزی نیست.

? صفات و شرایط امامت:
از دیدگاه شیعه شرایط اصلی و اساسی برای امامت عبارت است از: علم وسیع و عصمت (مصونیت داشتن از گناه و خطا) بنابراین شناختن چنین فردی فقط از طریق وحی امکان پذیر است.

? امامت و ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع):
آیات و روایات زیادی وجود دارد که حقانیت امامت و ولایت حضرت علی (ع) را اثبات می کند و به جهت اختصار فقط به بعضی از آن ها اشاره می گردد:
1. در آیه ی شریفه آمده است: (انما ولیکم الله و رسوله والذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکؤة و هم راکعون)[3] « ولی شما تنها خدا، پیامبر(ص) اوست و کسانی که ایمان آورده اند همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند ». با توجه به روایات متعددی که علمای شیعه و اهل سنت نقل کردند این آیه ی مبارکه در شأن حضرت علی(ع) نازل شده است و به ولایت حضرت علی (ع) تصریح کرده است[4]. به ویژه آن که کلمه ی «ولی» در آیه ی فوق نمی تواند به معنای دوست و یاور باشد؛ چون دوستی و یاری مربوط به همه ی مسلمانان است، نه فقط آنان که در حال رکوع انفاق می کنند.
2. آیه ی شریفه ی «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیراً)[5] بر عصمت حضرت علی (ع) و یازده فرزندش (ع) دلالت دارد . در این آیه خداوند متعال می فرماید: «همانا خداوند اراده کرده است ناپاکی و آلودگی را از شما اهل بیت دور ساخته و شما را پاک و پاکیزه گرداند». احادیث زیادی که از طریق علمای شیعه و سنی وارد شده نشان می دهد این آیه ی شریفه، درباره ی حضرت پیامبر(ص) اعظم (ع) و اهل بیت آن حضرت نازل شده است.[6] هر انسان عاقل و اندیشمندی می داند اساسی ترین مسأله ی اجتماعی که همان حکومت است باید در دست صالحترین افراد باشد بنابر این خرد روا نمی دارد با وجود معصوم در جامعه، حکومت در دست دیگران باشد.
3. پیامبر(ص) پس از نزول آیه ی « وانذر عشیرتک الاقربین» در باره ی علی(ع) فرمودند: «هذا اخی و وصیی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا» این علی برادر و وصی و جانشین من است در میان شما، به سخن او گوش فرا دهید و از وی اطاعت کنید.[7]
4. پیامبر(ص) در مناسبت دیگری، خطاب به شماری از صحابه درباره ی علی (ع) فرمودند:« ان علیا منی و انا منه، و هو ولی کل مؤمن بعدی» علی از من است و من از او و او پس از من سرپرست و صاحب اختیار همه ی مؤمنان است. [8]
5. سلمان، ابوذر و مقداد (رضوان الله علیهم) نقل می کنند، از رسول اکرم (ص) شنیدیم که می فرمود: «علی (ع) با حق است و حق نیز با علی (ع)».[9]
6. رسول خدا (ص) به امیرالمؤمنین (ع): فرمود: «حق با تو است و حق بر زبان و قلب و بین دو چشم تو است، و ایمان با خون و گوشت تو عجین شده است، همانطور که با خون و گوشت من عجین است».[10]
7. ابن عباس می گوید از رسول خدا شنیدم که می فرمود: «من و علی و حسن و حسین و نه نفر از اولاد حسین پاک و معصوم هستیم».[11]
پس با توجه به این آیات و روایات، حضرت علی (ع) دارای صفات و شرایط امامت بوده و حقانیت آن حضرت ثابت است.[12]
اما در باره ی سؤالتان که چرا امام علی (ع) در هنگام بیماری پیامبر(ص) اعظم (ص) امام جماعت مردم نشدند، در پاسخ می گوییم: اولا؛ هیچ دلیلی نداریم که امام جماعت بودن در زمان حیات پیامبر(ص) از شرایط امامت باشد.
ثانیا؛ مواردی که حضرت امیر المؤمنین علی (ع) به جای پیامبر اکرم(ص) نماز خواندند، بیشتر از دیگران می باشد.[13] مثلا زمانی که پیامبر برای جنگ تبوک از مدینه خارج شده بودند، علی بن ابی طالب(ع) را در مدینه به جای خویش باقی گذاشتند تا هم به اقامه ی نماز بپردازد و هم سایر مسایل مدینه را در غیاب پیامبر اداره نماید و در همین مناسبت پیامبر(ص) به علی(ع) فرمودند: « انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» موقعیت تو نسبت به من همچون موقعیت هارون نسبت به موسی است جز آنکه پس از من رسولی نخواهد بود.[14]
ثالثا؛ اقامه ی نماز جماعت دلیل افضلیت بر دیگران نمی باشد، برای این که افرادی از قبیل سعد بن عباده، زید بن حارثه، عثمان و دیگران نیز به جای پیامبر(ص) اقامه ی نماز جماعت کرده اند.[15] در حالی که هیچ کس برای آنان فضیلت ویژه ای، در راستای خلافت و ولایت قائل نشده است.
نتیجه می گیریم که امامت صغری هیچ ربطی به امامت کبری ندارد و هیچ فضیلتی را که در راستای خلافت و ولایت مورد استنباط قرار گیرد، ثابت و یا نفی نمی کند.
 منابع در ادامه مطلب...

  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ب
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ